دولت از ساختار 5 بعلاوه يک بعد از خروج آمريکا به ساختار 4 بعلاوه يک راضي شد و حالا ژاپنيها هم به اين معادله اضافه شده اند اما حاصل اين مذاکرات ديپلماتيک همچنان هيچ است.
به گزارش هفت چشمه، شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ پس از سفر «حسن روحاني» رئيس جمهور به توکيو روزنامه دولتي ايران در مطلبي که در تيتر يک اين روزنامه منعکس شد از حضور ژاپن در کنار برجام سخن گفت. اين تيتر حاکي از نوعي خوش خيالي ديپلماتيک است که پيشتر در خصوص اروپا تکرار شد اما به نظر نمي رسد که اصلاح طلبان و رسانه هاي نزديک به دولت بخواهند از تاريک عبرت بگيرند.
پس از اين سفر بود که نخست وزير ژاپن روز شنبه ۳۰ آذر در تماسي تلفني با رئيس جمهور آمريکا درباره مسائل مربوط به ايران و کره شمالي گفتوگو کرد.
شينزو آبه، نخستوزير ژاپن، پيش از اين سفر گفته بود که کشورش قصد دارد در حل بنبست هستهاي بين تهران و واشينگتن نقش فعالتري ايفا کند. البته پيش از ژاپن کشورهايي مانند فرانسه، سوئيس، عراق، عمان و ... هم در اين راستا تلاش کرده بودند و آمريکا نيز نسبت به ميانجي گري اين کشورها نظر مثبتي داشت.
موضوع دعوت آمريکا از ژاپن براي پيوستن به ائتلاف خليج فارس يکي از همين موارد است که نشان مي دهد اين کشور به واقع به چه سمتي گرايش دارد. در ابتدا ژاپني ها عنوان داشتند که براي شرکت در اين ائتلاف ترديد دارند. نخست وزير و وزير دفاع ژاپن در ديدار با وزير دفاع آمريکا و درخواست اين کشور براي مشارکت در ائتلاف دريايي در خليج فارس اعلام کردند که هرگونه نقش اين کشور در اين ائتلاف براساس ملاحظات توکيو در روابطش با تهران و واشنگتن خواهد بود.
اما بعدها روزنامه آساهي ژاپن گزارش داد که توکيو با رد پيشنهاد واشنگتن براي شرکت در ائتلاف دريايي اين کشور، تصميم گرفته است به صورت مستقل به تنگه هرمز نيرو اعزام کند. موضوعي که بسيار قابل تامل است. ژاپن هنوز ارتش مستقلي ندارد و با تمام تلاش هايي که اين کشور کرده هنوز واشنگتن چنين اجازه اي به توکيو نداده است. آمريکا حدود ۵۰ هزار نيرو در ۲۳ پايگاه نظامي در ژاپن دارد و قطعاً رسيدنِ تواناييهاي ارتش ژاپن به سطح يک نيروي نظامي خودکفا، راه را براي ماندگاري نيروهاي آمريکايي دشوار ميسازد. از اين رو بعيد است واشينگتن اجازه دهد توسعه نيروي نظامي ژاپن بيش از حد ادامه يابد.
توسعه نظامي، بخشي از راهبرد آبه براي گسترش قدرت ژاپن به عنوان يک دولت ملي است اما پيوندهاي ژاپن و کره جنوبي با ايالات متحده بيش از آن است که جز در بلندمدت بتوان افزايش استقلال سياسي را براي توکيو در نظر گرفت. بنابراين حضور مستقل ژاپنيها در خليج فارس يک طنز بين المللي بيش نيست. ژاپنيها اين موضوع را به خوبي مي دانند اما حاضرند تن به طنزپردازي بدهند اما خود را در حوزه ديپلماتيک توجيه کنند.
نقش ميانجي گري حکم مي کند کشوري مستقل در اين حوزه وارد گود شود اما واقعيت اين است که ژاپن چنين استقلالي را خصوصا در قبال آمريکا ندارد.
جالب است که کارشناسان بين المللي درباره اروپا تاکيد مي کردند که اروپايي ها هويت مستقل از آمريکا ندارند و نمي توان با آنها از تحقق برجام سخن گفت. رئيس جمهور هم همين ايده را داشت که اروپايي ها «آقا اجازه» هستند و آمريکا «کدخداست» اما حالا بعد از تجربه تلخ همکاري با اروپا در برجام و بي تعهدي قاره سبزي ها دولت به سراغ يک «آقا اجازه» ديگر رفته است.
به نظر مي رسد که ديپلماسي دولتي در بسياري از موارد نسبت به مراودات و نقش بازيگران بين المللي چشم پوشي را پيشه کرده است. اين درحالي است که هنر ديپلماسي توجه به همين مراودات و همکاري ها و اتخاذ تصميم درست بر اساس همين موارد است اما آنچه شاهد هستيم حرکت در مسيري است که شش سال است چيزي عايد کشورمان نکرده است.
امير حمزه نژاد
انتهاي پيام/